خاطرات یک جوجه مدیر

اینجا محض خاطراتی است که شاید هیچ کس نخواندش!

خاطرات یک جوجه مدیر

اینجا محض خاطراتی است که شاید هیچ کس نخواندش!

روند یادگیری

يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۴۲ ب.ظ
روند یادگیری ما همچنان ادامه دارد. امروز شروع پیش شتابدهی بود. همه نیامده بودن. اما از هر تیمی یک نفر حضور داشت. بعضی ها کامل اماده بودن. در واقع اون ایده و توانایی اینها نیست ک موفقشون میکنه. پشتکارشونه که میسازدتشون.
علی از تهران آمده بود. شب آمد پیش ما. قبل از خواب درباره کتاب حرف زدیم و شعر. حافظ را خیلی خوب میشناخت. بهتر از بسیاررری از افرادی که من میشناختم. لذت میبردم از توضحات و تفسیراتش. کتاب خیلی خوانده بود و این کاملا از همکلامی نمایان میشد. این مرد عالی است. حس خوب میگیرید از مصاحبت با علی و بسی یاد خواهید گرفت. از نوع مکالمه گرفته تا دانش شما رو افزون میکند.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۴۲ ب.ظ
  • پیمان :)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی