خاطرات یک جوجه مدیر

اینجا محض خاطراتی است که شاید هیچ کس نخواندش!

خاطرات یک جوجه مدیر

اینجا محض خاطراتی است که شاید هیچ کس نخواندش!

هر تجربه به کار آید؟؟؟

دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۳۶ ق.ظ


تلاش های چند ماهه ام در ساختن روابط با آمدن فرد متخصص جدید در تیم یک شبه کمرنگ میشود.

ن آنکه ب نام آن ولی فردی با تخصص مرتبط می آید و همه پتانسیل مرا پشت سر میگذارد.

منی ک در روابط عمومی و رسانه و خبر دستی نداشتم و تجربه و دانشی، مجبور بودم از صفر روابط را بسازم و رسانه ها را مجاب کنم‌ مارو پوشش دهند. تنها منبعم نبوغ شخصی خودم بود و روابطی ک یکی یکی با زحمت فراوان ساختم.

اما حال یک فرد با دانش روابط عمومی می آید و یک شبه کلی سایت را پوشش میدهد. چقدر خوب و خوشحالم ک تیم قوی تر شد. اما برایم یک درس داشت. ب داشته هایت نناز هر چند با زحمت فراوان بدست آمده باشد! هر چقدر هم جلو باشی به راحتی میتوانی عقب بیوفتی پس هیچگاه نایست و مغرور نشو!


یک چیز گران بها برایم‌ باقی ماند. تجربه ای ک خود ساختمش و راهی ک‌ خود یاد گرفتمش.

دوستی حرف قشنگی میزد: تجربه خوب است ب شرط آنکه ب کار آید! 

باید برای آینده امان برنامه بریزیم، سریع و با فکر راه برویم و از تجربه هایمان در راه ساخت آینده ای بهتر بهره ببریم. نگذاریم تجربه هایمان مانند ایده هایمان بپوسد!

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۳۶ ق.ظ
  • پیمان :)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی