خاطرات یک جوجه مدیر

اینجا محض خاطراتی است که شاید هیچ کس نخواندش!

خاطرات یک جوجه مدیر

اینجا محض خاطراتی است که شاید هیچ کس نخواندش!

جوانی با پروازی بدون بال

چهارشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۲۵ ق.ظ

دو جوان شاد و سر به هوای ما دیروز با سرمایه گذاری از طریق رابطی صحبت کردند. در خواست 700 میلیون تومان در ازای 30 درصد سهام استارتاپشان را داده بودند. سرمایه گذار هم خیلی با کلاس به تیم فنی ارجاعشون داده بود. اینها هم در فکر و ته دلشان شاد که چ راحت گذشت همه چیز! اما نمیدانند ک تیم فنی احتمالا با یک بررسی کوچولو سفره شان را جمع می کند. یعنی این گروه باید مافوق ریسک پذیر باشد ک در این مرحله سرمایه گذاری کند البته مسلما ن با این اعداد و این درصدها. آرمان ما با در ورای 700 میلیون غرق شده است! نمیدونم ک شانس شتابدهی را از دست می دهد یا به راه می آید!

امیرحسین و جلال دو جوانی ک ایده های خوب و زیادی داشتند. بعضی هاشان در ابرها و بعضی هاشان نزدیک به واقعیت اما بیشتر باید دل بکار میدادند و یکی را با تمام وجود شروع میکردند. ایده اولشان ساخت بازی ساز دوبعدی بود. دومی تولید محتوای آموزشی در سایتشون و سومی گردشگری همراه با vr. 

در آخر روز عباس از نگرانیش برای آرمان گفت. از ابرهایی ک در آن سیر میکند و این را عباس هم فهمیده بود. از امکاناتی ک خیلی ها قدر نمیدانند. 


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • چهارشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۲۵ ق.ظ
  • پیمان :)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی